۱۳۹۳ تیر ۲۳, دوشنبه

جام جهانی برزیل، چرا و چگونه؟

دنیس برکمپِ فقید در کتابِ "مدرنیته و ورزش" می‌نویسد: «روحِ بشر از آنجا که همواره دنبال برتری جویی بوده، ورزش را که اساسا یک فعالیت برای آمادگی جسمانی و سلامتی بوده را تبدیل به رقابتی برای کسب عنوان و قدرت و شهرت و ثروت کرد.» نویسنده توضیحاتِ فراوانی می‌دهد و سپس روی به مثال می‌آورد. آخرین مثالش را از بازی نیمه‌نهایی جام جهانی 2014 برزیل میانِ برزیل و آلمان می‌زند: «آنجا که برزیل به خاک و خون کشیده شده، 6 گل خورده، آندره شورله با وقاحتِ تمام، مادرِ بازیکنان و تماشاگرانِ برزیل را جلوی چشمانشان آورده، لخت کرده و تجاوز می‌کند. سپس گل هفتم را می‌زند.» این که سخنِ برکمپ چقدر صحت دارد، موضوعِ این نوشتار نیست. موضوع این نوشتار درباره جامِ جهانیِ 2014 برزیل هم نیست. موضوع این نوشتار درباره تجاوز به مادر برزیلیها هم نیست...
همه‌ی ما آنچه که در آن شب اتفاق افتاد را شاهد بودیم. برزیل 7 عدد گل خورد و 1 عدد گل زد. اما کمتر کسی به قیافه مات و مبهوتِ لوئیز فیلیپه اسکولای دقت کرد. چرا که اصلا قیافه اش مات و مبهوت نبود. درواقع خیلی هم ریلکس بود. لبخندِ 8 الی 10 سانتی هم بر لبانش نقش بسته بود. چه شد؟ پس آن روحیه برتری جویی و رقابت که گفتیم، کجاست؟
گفته می‌شود هزینه برگزاری رقابتهای جام جهانی حدود 12 میلیار دلار است. برزیل حدود 8 میلیارد دلار را از بانک جهانی وام گرفته. بقیه اش را از موسسه انصار. که اگر نرخِ سودِ بانکیِ را بگذاریم 22 درصد، می‌شود به عبارتی حدود 14 میلیارد باید پس بدهد. با یک حساب و کتاب سرانگشتی متوجه می‌شویم که برزیل پول داده که بیایند ننه‌اش را بکنند. سوالی که پیش می‌آید این است: چرا؟
 برمی‌گردیم به عقبتر. جام جهانی 2006 آلمان در خانه‌اش مغلوب ایتالیا شد. گروسو از عقب و دلپیرو از جلو به آلمان تجاوز کردند. آلمان هم پول داده بود که ملت بروند ترتیب ننه اش را بدهند. براستی مشکل بشر چیست؟ چرا با دستِ خودش این بَلاها را سرِ خودش می‌آورد؟ آیا بشر کرم دارد؟
فروید نمی‌دانم در کجا گفت بود: «مشکل اصلی بشر همانا سکس است.» به عبارت دیگر بشر برای سکس به هرکاری دست می‌زند. از بچه 1 روزه که پستان مادر را گاز می‌زند تا پیرمرد 90 ساله که شوشولش بیحس شده، ولی دم و دستگاه دخترانِ رهگذر را دید می‌زند. وقتی سخنِ فروید و برکمپ را کنارِ هم می‌گذاریم، متوجهِ کنهِ ماجرا می‌شویم. ننه آلمان را فقط 2 نفر ترتیبش را دادند. ننه برزیل 7 بار ترتیبش داده شد. رقابت تا به کجا؟ بشرِ امروز به کدام جهت حرکت می‌کند؟ برزیل برای اینکه از آلمان کم نیاورد اینهمه زحمت به خودش داد و این همه خرج کرد. آیا لذت بردنِ ننه سالخورده اش به این همه هزینه می‌ارزید؟
حقیقت این است که هنوز دانشمندان جوابی برای این سوال نیافته اند. اینکه این انگیزه‌ها از کجا آمده‌اند و به کجا می‌روند. و آیا ارزش اینهمه هزینه را دارند؟ اگر آری چگونه و اگر نه، پس چه؟ تنها چیزی که مشخص است این است که برزیل ننه‌اش جر خورد!

۱۳۹۳ تیر ۱۳, جمعه

حسن مطلع

رویاهایی می‌بینم. رویاهایی از دوردست. از نزدیک‌دست. از همه جا. چند شب پیش بود. در یک دریای متلاطم. من بودم و سایه‌ام. در یک هوای دونفره. ناگهان شخص دیگری اضافه شد. خودش را روحِ مقدس معرفی کرد. برایمان آشنا نبود. نه برای من، نه برای سایه‌ام. نه برای ماهیانِ داخل آب. رویش را به سمتِ من گردانید. نگاهش در نگاهم گره خورد. دستش را دراز کرد. من اما دستم را دراز نکردم. ندایی داد: بنویس. پرسیدم چه؟ گفت همه چیز را. بنویس. بنویس. بنویس...
مینویسم. برای همگان. میخواهم همه را شریک گردانم. در آنچه که از آن بهره برده‌ام. در آنچه از آن بهره می‌برم. در آنچه از آن بهره خواهم‌برد. می‌نویسم. همه چیز را. این است جی نامه.